زنی که از جامعه‌ی خود جدا شده، در خانه‌ای جدید پناه می‌گیرد و مشغول به کار می‌شود. او در این محیط، با پیچیدگی‌های روابط انسانی و جاذبه‌های پیش‌بینی نشده‌ای روبرو می‌شود. اما وقایعی رخ می‌دهند که او را در موقعیتی حساس و اتهاماتی جدی قرار می‌دهند. او اکنون برای اثبات بی‌گناهی خود و کشف حقیقت باید مبارزه کند.

هنگامی که "آیلا" با یک زن جوان بومی، پابرهنه و گریه کنان در باران، کنار یک خیابان شلوغ روبرو می شود، متوجه می شود که این زن جوان به تازگی از یک حمله خشونت بار توسط نامزدش فرار کرده است. اکنون آیلا تصمیم می گیرد که او را با خودش به خانه ببرد و ....

در حالی که یک سلسله از قتل ها در حال وقوع است. بلا، در حال نزدیک شدن به زمان فارق التحصیلی اش است و باید بین ادوارد که خون آشام است و جیکاب که یک گرگ نما است یکی را انتخاب کند و…

مردی مبارزه ای در قفس انجام می دهد برای نجات دخترش و اینجاست که حس محبت پدرانه و دوستی با فرزند به او دست می دهد...

 دختری جوان به نام میا هال (کلویی گریس مورتز) پس از یک تصادف به حالت اغما می رود و این شروع یک تجربه خروج روح از بدن برای او می شود که تصمیم برای تلاش جهت بیدار شدن و ایجاد تغییرات در زندگی اش معنا می بخشد …

پس از اتفاقات رخ داده در فیلم اول آبری خواهر کارن به توکیو می آید که او را از بیمارستان بیرون آورده و همراه خود به خانه ببرد اما در بیمارستان کارن توسط روح کایاکو اذیت میشود و سعی میکند برای نجات خواهرش خودکشی کند که کایاکو به دنبال آبری نرود پس از مرگ کارن آبری همراه با خبرنگاری به نام ایسون برای فهمیدن راز مرگ خواهرش تحقیق میکند...